درباره ی وبلاک
اسباب و مصادیق شادی زیاد است، از باب اختصار به ذکر چند مورد بسنده میشود.
تفریحهای سالم و سازنده
در اثر کار و تلاشهای پیوسته، حوادث و رخدادهای آزاردهنده جسم و روح انسان خسته و رنجور میگردد، نیاز به استراحت و تفریح، بازسازی و تقویت انرژی دارد. یکی از راهکارهای رفع خستگی و ایجاد شادی تفریح سالم و سازنده است که در روایات مورد تأکید قرارگرفته است.
تفریح یک مفهوم کلی است که خود مصادیق و زیرمجموعههای زیادی دارد، در این یادداشت صرفاً به ذکر چند مورد بسنده میشود.
الف - سفر و صحراگردی
خالق حکیم نظام هستی را بهگونهای آفریده است که سیر و سیاحت در آن باعث شادی و خوشوقتی انسان میگردد. بهار طربانگیز، آبشارهای زیبا، گلهای رنگارنگ، لحظه طلوع و غروب خورشید، باران لطیف، پرندگان زیبا و نغمهسرایی آنها و بسیاری دیگر از پدیدههای شگفتانگیز طبیعت، شادیآفرین است، سفر در دل طبیعت و نظاره شگفتیهای آن و گردش در میان گلها و کنارهای رودخانهها و آبشارها خستگی و ناراحتیها را از تن و جان آدمی زدوده، شادی، طرب و خوشی به ارمغان میآورند.
حضرت علی (ع)، در این مورد فرمودهاند: دلها همانند بدنها افسرده و خسته میشوند، نیاز به استراحت دارد، برای شادی آنها نکتههای زیبا و نشاطآور انتخاب نمایید. امام رضا (ع)، نیز لزوم تفریح و شادیهای سالم را تأیید نموده، مؤمنین را توصیه فرمودند که: وقت خود را به چهار بخش تقسیم نمایید: 1. عبادت پروردگار. 2. کار و فعالیت برای تأمین زندگی. 3. معاشرت و همصحبتی با برادران و خواهران مؤمن. 4. تفریح و لذایذ حلال برای شادی و سرور تا اینکه برای انجام وظایف نیرو بگیرید. بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره)، به تفریح بسیار اهمیت میداد، فرزندانش را نیز سفارش میکرد و معتقد بود که تفریح سالم و سازنده باعث شادابی، سلامت و رشد انسان میشود و بیتوجهی به آن موجب کسالت و بینظمی و به تأخیر افتادن کار و وظائف اصلی میگردد. لذا یکبخشی از وقت را به تفریح و ورزشهای سالم و سازنده و شادیآور باید اختصاص داد، وگرنه ممکن است کار و درس پیوسته موجب خستگی شده در ادامه از کار و تلاش بازماند. هر وقت فرزندانش را میدیدند که در روز تعطیل مشغول درس هستند، به آنان میفرمودند: «بهجای نمیرسید، موقع درس باید درس خواند و موقع تفریح، باید تفریح کرد، من در طول زندگی نه یک ساعت تفریح را برای درس و نه یک ساعت درس را برای تفریح نگذاشتهام.» تفریح و کار را نباید جابجا کرد هرکدام در جا و بوقت خود.
ب – ورزش
ورزش نیز شادیآفرین است. یکی از راهکارهای شاد و سالم ماندن و شاداب بودن ورزش است. هرچند که در روایات از اسبسواری، تیراندازی و شنا در باب ورزش بهصراحت اسم برده شده، ولی با در نظر داشت، شرایط زمانی، اهداف و حکمت ورزش، میشود ادعا کرد که تمام ورزشهای که با معیارهای ارزشی فرهنگ اسلامی سازگاری داشته و در تضاد نیست، شامل میشود، ورزش به این سه مورد منحصر نمیگردد.
کار
کار شادیآفرین است. شاید عموم این تلقی را نداشته باشند، ولی باید توجه داشت که کار بهترین نوع ورزش و تفریح است که شادی میآفریند. کار بعلاوه اینکه ورزش و تفریح است، عبادت هم است. کار باعث تولید و رفع نیازمندی میشود، زمینه استقلال اقتصادی را در سطح فرد، خانواده و کشور فراهم میکند. اعتمادبهنفس و رضایتمندی از زندگی را به ارمغان میآورد، اعضاء بدن را تقویت نموده مغز و اندیشه را شکوفای بخشیده، سلامتی جسم و روح را تضمین میکند. برگ خریدهای اصلی شادی نیز همینها هستند.
کار در فرهنگ اسلامی جایگاه بسیار عالی دارد و کارگر بهعنوان مجاهد فی سبیل الله، معرفیشده است. «الکاد علی عیاله کا المجاهد فی سبیل الله». از حضرت علی (ع)، نیز حکایت شده است که از کاربعنوان بهترین نوع تفریح یادکرده است. پیامبر گرامی اسلام (ص)، بر دست پینهبسته کارگر بهعنوان احترام و تقدیر بوسه زد. بنابراین کار بهترین نوع تفریح است، تولید به وجود آورده نیازمندیهای اقتصادی فرد و جامعه را رفع میکند، باعث آبادی و آبادانی میشود و درنتیجه فرد، خانواده و جامعه را غرق در شادی میکند.
مراسم جشن
مصداق دیگری شادی جشنهای است که به چند دسته کلی از قبیل اعیاد، ولادتها، عروسیها و ... میشود تقسیم کرد. ازآنجای که بههمه موارد نمیشود پرداخت، صرفاً به ذکر چند مورد مهم اکتفا میگردد.
الف- اعیاد
در فرهنگ اسلامی عید قربان، فطر و غدیر از اعیاد بزرگ محسوب میگردد و مسلمانان در سراسر جهان این مناسبتها را جشن گرفته به شادی و شکرگزاری میپردازند. عید فطر بهپاس توفیق یک ماه عبادت و روزهداری برگزار میگردد. عید قربان بهشکرانهای توفیق اتمام و پایان اعمال حج تمتع حاجیها در مکه مکرمه و گرامی داشت یاد و خاطرات حضرت ابراهیم و اسماعیل و پذیرفته شدن قربانی و قبولی آنان در امتحان الهی و تقرب بیشتر به درگاه ربوبیت به پا داشته میشود. عید غدیر را شیعیان به بهعنوان عید اکمال دین و اتمام نعمت و تجدیدعهد با ولایت جشن میگیرند و شادی بهپا میدارند.
ب – ولادتها
ولادتها مناسبت دیگری است که معمولاً مؤمنین به مناسبت ولادت پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص)، ولادت ائمه اطهار (ع)، ولادت بزرگان خانواده، خود و فرزندان مراسم جشن برگزار نموده به شادی و سرور میپردازند.
ج – عروسیها
مناسبتی دیگری که خیلی شایع است و به آن مناسبت جشن برگزار میشود، عروسیها است. در عروسی عروس دامادها و بستگان به مناسبت پیوند ازدواج و توفیق تشکیل و آغاز زندگی مشترک، جشن میگیرند، به شادی، شادمانی و سرور میپردازند. هرچند که جشنهای دیگری نیز وجود دارد، ولی موارد فوق جزء مهمترین جشنهای هستند که در جامعه اسلامی مرسوم و معمول هست.
معیارهای شادی
یکی از مباحث مهم در مورد شادی، بحث پیرامون معیارهای آن است، باید روشن شود که شادی در اسلام دارای چه معیارهای است و چگونه باید شادی کرد و تا چه اندازه؟ آیا افراد مجازند هرگونه که خواستند شادی کنند و یا اینکه اسلام حدومرز و معیار برای شادی تعیین کرده است؟
مسلماً شادی همانند هر چیزی دیگری حد و اندازه دارد، هیچ امری مطلق و رها نیست. اسلام مکتب و نظامی است کاملاً ارزشی، به همه امور با نگاه ارزشمداری مینگرد. در نظام اسلامی هر امر و چیزی وقتی ارزش دارد و دارای مطلوبیت است که در مسیر کمال و سعادت انسان قرار داشته باشد. در مورد شادی نیز این نگاه و دیدگاه را دارد؛ شادیای در اسلام مطلوب است که ازهرجهت در مسیر کمال و سعادت انسان قرار داشته باشد. پس معیار شادی این است که در راستای رشد، سعادت و کمال انسان باشد و او را به خدا نزدیک کند. فقط شادی ایکه در جهت طاعت و بندی خدا قرار دارد، میتواند صلاح، سعادت و رستگاری انسان را تأمین و تضمین کند و این نوع شادی جزء شادیهای حلال و مطلوب شمرده میشود. مراسم و جشنهای که انسان را از بندگی و طاعت خدا دور نموده به عصیان و تمرد در برابر خدا و دستورات دین وادار و تشویق میکند، به دلیل نامطلوب بودنش شادی نیست، کار حرام است. این جهتگیری از سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) و سایر ائمه اطهار (ع)، بهخوبی قابلدرک است. در ابتدای حضور پیامبر (ص) و مسلمان در مدینه، مردم مدینه دو روز از سال را عید میگرفتند، به شادی و تفریح میپرداختند، حضرت علت را جویا شد، مردم مدینه پاسخ دادند که در زمان جاهلیت این دو روز را عید میگرفتیم. حضرت عید قربان و فطر را بهعنوان دو عید اسلامی بهجای آن دو روزبه مردم مدینه و مسلمانان معرفی فرمود. و حدیثی از حضرت علی (ع) نیز در مورد عید و معیار آن روایت شد است که فرموده است: هرروزی که در آن خدا را معصیت، نکردید، آن روز برای شما عید است «...کل یوم لا یُعصی الله فیه فهو عید». پس معیار عید و شادی همان عدم معصیت و مخالفت پروردگار است که صلاح و سعادت بشر در طاعت و بندگی خدا است، نه در مخالفت و عصیان خداوند متعال.
بر اساس اندیشه و فرهنگ اسلامی، طاعت و بندگی خداوند، پرهیز از گناه، احیای ارزشهای اسلامی، تحول و رشد معنوی را میتوان جزء معیارهای شادی برشمرد.
طاعت و بندگی خدا
ازنظر اسلام رفتار و عملی شادی محسوب میشود که در راستای اطاعت پروردگار و بندگی خداوند باشد. (...کل یوم لا یُعصی الله فیه فهو عید) رفتاری که در اثر آن انسان از طاعت و بندگی خداوند متعال خارج شود، آن شادی نیست، بلکه معصیت و مخالف با پروردگار است، مصلحت و خیری در آن وجود ندارد. لذا شادی سالم، سازنده و اسلامی نیست.
پرهیز از گناه
دومین معیار شادی پرهیز و دوری از گناه است. در جشن و شادی اسلامی نباید گناه باشد. در مراسمی که گناه انجام بگیرد، آن شادی نیست، در حقیقت مصیبت است.
احیای ارزشها
معیار دیگر برای شادی اسلامی این است آن مراسم در راستای احیای ارزشهای اسلامی و انسانی باشد. درصورتیکه جشن شادی بهگونهای برگزار شود که نهتنها موجب احیا و تقویت ارزشهای اسلامی، بلکه باعث تضعیف ارزشها باشد و یا مروج و تقویتکننده ارزشهای ضد دینی و اسلامی باشد، در نگاه اسلامی اینگونه جشنها و مراسم، دیگر جشن شادی نیست. ممنوع و حرام است.
تحول و رشد معنوی
معیار دیگری شادی اسلامی این است که در جهت تحول و رشد معنوی باشد. جشنی در فرهنگ اسلامی، مراسم شادی حساب میشود که باعث تحول و رشد معنوی برگزارکنندگان شود. ولی اگر مراسمی به هر بهانهای برگزار شد که اثر تحول بخش در جهت رشد معنوی نداشت، یا اینکه اصلاً موجب گمراهی و عقبماندگی معنوی باشد، مسلماً چین مراسم و جشنهای را نمیتوان شادی گفت، بلکه غم و اندوهی است که برگزارکنندگان آن متوجه نیستند و بهاشتباه شادی میپندارند. در حقیقت یک نوع هنجارشکنی و تمرد است و عملکرد ضد فرهنگ دینی و غیر ارزشی محسوب میگردد.
جمعبندی
درمجموع از مباحثی و بررسیهای که در بخش سوم (مصادیق و معیارهای شادی در اسلام) انجام گرفت، به این نتیجه میرسیم که شادی امری است کاملاً طبیعی و انسان بر اساس قانون فطرت به آن نیاز و ضرورت دارد. ازآنجاییکه احکام اسلامی موافق با فطرت است، با شادیهای سالم و سازنده مخالفت ندارد، بلکه موافق و مؤید است؛ اما دین مبین اسلام در مورد پدیده شادی تعریف و راهکارهای خاص خودش را دارد و معیارهای را از قبیل اینکه در جهت طاعت و بندگی خداوند، رشد، صلاح و سعادت انسان باشد، تعیین کرده است. ازنظر اسلام شادیای موردپذیرش و اسلامی است که در راستای عبادت و بندگی خداوند بوده و باعث رشد و سعادت انسان شود و هر رفتاری را بهعنوان شادی نمیشود پذیرفت.
«« منبع:razavi.news »»